نظرات ياداشت شعر لبخند خدا از زنده ياد قيصر امين پور

+ چوبينه

ميخواهم بگويم ...
فقر همه جا سر ميکشد ...
فقر،گرسنگي نيست ...
فقر ، عرياني نيست ...
فقر ، گاهي زير شمش هاي طلا خود را پنهان مي کند ...
فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي آن چيز پول نيست ... طلا و غذا هم نيست...
فقر ذهن را مبتلا مي کند ...
فقر ، بشکه هاي نفت را در عربستان ، تا ته سر مي کشد ...
فقر ، گرد و خاکي است که بر کتابهاي فروش نرفته ، يک کتابفروشي مي نشيند ...
فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ، که روزنامه هاي برگشتي را خرد مي کند ...
فقه ، کتيبه ي سه هزار ساله اي است که روز آن يادگاري نوشته اند ...
فقر ، پوست موزي است که از پنجره يک اتومبيل به خيابان انداخته مي شود ...
فقر ، همه جا سر مي کشد ...
فقر ، شب را " بي غذا " سر کردن نيست ...
فقر ، روز را " بي انديشه " سر کردن است ...

پاسخ

سلام جناب چوبينه. ممنون از حضورتون و متن زيباتون